تنـهایــــی یعنــــی . . .
هیچکس رو نداشته باشی چهار کلمه باهاش حرف بزنی
و همش مجبور باشی احساساتت رو تایــپ کنی...!
++++++
+++++++++
+++++++++++++++
+++++++++++++++++++++
هی لعنتی ...
بآ مـَـטּ از بودنـ بـگو ...
گوشمـ را ڪـر ڪرده ، هـیـآهوی ِ نـبودنـتـ !
----
-------------
-----------------------
-------
------------
--------------------------------
-----------
آدم هـــــــا ....
فـرامـوش نـــمیکــــنند !
فــــــــقط دیـــگر ســـــــــــــــــــــاکت میشـوند ؛
هـمین ... !!!
اون موقع ها ژیشم می اومدی گه گاهی اما حالا....
سکوتی تلخ تر از ......
چقدر این سکوت شبیه به دادگاهی است که به اندازه ی همه ی مردم شهر جا دارد. چقدر صورت های آشنا در این دادگاه دیده میشود. چقدر اشکهای آشنا به روی صورت های است. ....
سلام وب قشنگی داری به منم سربزنید